باریکان/سنگدشت barikan/sangdasht "شعر "

مرا دیگر سرودی درسخن نیستکلامی منضبط در انجمن نیستچرا دیگر نمی آید پیامی پیامی از عزیزان وطن نیستنمی خواند دگر مرغ شبانهمگر گلهای زیبا در چمن نیستندارد عشق گل بلبل در این باغدگر شوقی بر این دشت و دمن نیستنمی سازد دگر مطرب سرودینوای دیگری جز ما و من نیستمگر دلهای عاشق برده از یاددگر یادی از آن عهد کهن نیستهم یاران عاشق گشته خاموش ندایی از ثمین و یاسمن نیستغزل هایت مقطع گشته صالحسخن هایت دگر از باب من نیست فرهنگ باریکانی (صالح)۱۷/۸/۹۵,ما و من,و ما من دابة في الأرض,وما من دابة ...ادامه مطلب

  ناله ی نــی با دعا همساز کن ربنـــــّا را بـی سخن آغــاز کن چون فرو بستم دهانم از طعام لب فــروبنـــدم ز اضـــــرار کلام وقت افطار و سحر بر سفره ات خوش بود ذکـــــر دعا و گفته ات می رسد آوای خوش از آسمان سفره ها پر می شود از آب ونان هر مـَـلک دارد طعامی را به کف می نوازد نغمه ای با تــار و دف گر قبــول افتد دعا ها یا صیــام صالحانت را شود عـــالی مقام   فرهنگ باریکانی (صالح) رمضان 95, ...ادامه مطلب