تاريخ : ۱۴۰۱/۰۲/۲۱
تو را چه غم که دلم از غمت به جان آمد
صدا شکست به حلقوم و در فغان آمد
غریو و ناله شبگیر من رسید به دوست
ندای وصلت جانان به ارمغان آمد
اگر که یوسف مصری فکنده شد در چاه
زقعر چاه برون شد بر آسمان آمد
هزار وصف وتمنا بگفت در سینا
جواب لن ترانی اش از سو ی کهکشان آمد
به صوت قمری و آواز عندلیب به صبح
شکفت گل به گلستان و ارغوان آمد
کمال و قدرت حق را به باغ میدیدم
بگفت صالح از اسرار آن جمال جمیل
که شد حدیث و ثنایی که بر زبان آمد
فرهنگ باریکانی (صالح)
۱۹/۱۲/۹۵
ارسال توسط fbarikani (صالح)
برچسب : نویسنده : fbarikania بازدید : 101